skip to main
|
skip to sidebar
اسطوره ی پاییزی تو
۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه
و سوگند خورد
برای نبودنش
اگر نخواست که باشد
اما
دلش می جوشید
مثل سیرو سرکه
نخواستی باشی نشد که باشی دیگه بیش از این نمی تونم مورچه بشم.مورچه از این ریزتر نمی دونم اصلا وجود داره یا نه؟!
سوگند خوردم.دیگه نمی تونم.
چهارشنبه دوم تیرماه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
ژوئیهٔ
(2)
ژوئن
(3)
آوریل
(2)
مارس
(3)
فوریهٔ
(9)
ژانویهٔ
(5)
درباره من
yourfallmyth
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر