۱۳۸۸ تیر ۳, چهارشنبه


و سوگند خورد

برای نبودنش

اگر نخواست که باشد

اما

دلش می جوشید

مثل سیرو سرکه


نخواستی باشی نشد که باشی دیگه بیش از این نمی تونم مورچه بشم.مورچه از این ریزتر نمی دونم اصلا وجود داره یا نه؟!

سوگند خوردم.دیگه نمی تونم.

چهارشنبه دوم تیرماه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر